اگر برای ابد هوای دیدن تو
نیفتد از سر من چه کنم.؟
هزار و یک نفری به جنگ با دل من
برای کشته شدن چه کنم؟!
منم و قراری که به سر انجام نرسید
و البته که قول داده بودم بعد اون نیام ولی حالا انجام نشده
و صد البته منم عهدی که شکستم
منم و ذهن مریضم
با خاطرات خاک خورده
با توهم
تخیل
منم و یه امید بی معنی که حتا نمیدونم چرا هست
منم و منم و من
و اینهمه چه کنم تو سرم
امروز هفتمی بود
و من باز توی حرم امام رضا بودم.
نذر پر برکتی بود! ۳ بار اومدم مشهد
اتفاقی ک باورش برای خودمم سخته
رفتم راهیان
اعتکاف
خدایا با دل من چکار کردی؟
طبق قولم همه این هفته ها بهت فکر کردم
ازش خواهش کردم ک اگر صلاحه یه کاری بکنه
راستش هنوز یکی از برنامه هام تموم نشده!
این التهاب بی قراری داره دیوونم میکنه
این تپش تند قلبم وقتی بهت فکر میکنم
نفسی ک یهو سخت بالا میاد
وقتی فکر میکنم تهش چیزی نیست حس بدی بهم دست میده
وقتی فکر میکنم شاید یکی دیگه تو زندگیته اصلا
ازارم میده این چیزا
اولش از یه پسندیدن ساده شروع شد و حالا
البته نه! دروغه که بگم اینو
من حتا اولین باری ک قرار بود ببینمت یک هفته تمام نه میتونستم غذا بخورم نه بخوابم
الانم حالم دقیقا اونجوریه.
توانشو ندارم. مریض شدم
ضعف همه وجودمو گرفته!
قران ک باز میکنم میاد خدا دعای شما دو نفر رو مستجاب کرد
این ینی چی؟؟؟؟
حافظ ک باز میکنم فال دیوانگی و شیدایی میاد
حتا حافظم اقرار کرد ک ملتهب و مضطربم و فقط به یک کس و یک چیز فکر میکنم. بهم گفت اروم باش. گفت ب خودت فکر کن. گفت تا چند روز دیگه خبر خوبی میشنوی
حافظ همیشه از تو خوب گفت! همیشه تو هر شرایطی درست ترین جوابو گفت
نمیتونم باورش نکنم
من مالیخولیایی نیستم! اینهمه نشونه رو ادم کور هم میبینه
این ایه های قران ک برام میاد.
اما خسته شدم از فکر کردن ب اینکه کارم اشتباهه
اصرارم بی مورده
ب این ک یکی تو زندگیته
پاک کردم همه چیو.
اینجارم پاک میکنم.
فقط تا اخر این دوره نگهش میدارم ولی به هیچ عنوان دیگه سر نمیزنم
فقط میام پاک میکنم و میرم
یا امام رضا
من ازت خواهش کردم. خواستم اونی رو بهم نشون بدی ک درگیرشم
و تو همون لحظه باید منو برگردونی تو حرم و با کسی چشم تو چشم بشم که حالم ازش بهم میخوره؟ اون پسره بی چشم و روی بی حیا؟ که جوری برخورد میکنه که انگار هیچ غلطی نکرده؟
از شدت شوک نمیدونستم چ واکنشی نشون بدم
متنفرم ازش
امام رضای عزیزم
بعد از طلوع آفتاب دیگه هرگز اسمش رو نمیارم
دیگه اصرار نمیکنم
یا امام رضا. خودت ضامن قلبم شو
خودت نجاتم بده
ذهنمو دلمو پاک کن
من سست چنین اراده ای ندارم
یا غریب الغربا
حس غربت دارم تو این دنیا
تو آشنای من باش.
بحق اون سحر عزیز ک تو حرمت اشک ریختم و باهات عهد کردم
یا اینوری یا اونوری
دلمو ازاد کن
درباره این سایت